روستای طیس
تیس (طیس)، یا تیز، مهمترین بندرگاه و مرکز بازرگانی ناحیۀ تاریخی مکران. این بندر
امروزه اهمیت و اعتبار گذشتۀ خود را از دست داده است و به صورت روستایی
ساحلی در 9 کیلومتری شمال بندر چابهار در کرانۀ خاوری خلیج چابهار بر سر راه
چابهار به نیکشهر و بندر کنارک جای دارد
روستای تیس دارای آب و هوایی گرم و خشک است و کوههای شهبازبند از شمال
خاوری، لاوری از خاور و پیلبند از جنوبخاوری آن را در بر گرفتهاند و رودخانۀ لاوری از
میانآن میگذرد. مردمان تیس به کار کشاورزی، دامداری و ماهیگیری اشتغال دارند،
به زبان بلوچی سخن میگویند و از لحاظ دینی مسلمانِ سنی مذهباند. بر اساس
سرشماری 1385ش، 776 خانوار (873‘3 نفر) در این روستا ساکن بودهاند
پیشینۀ تاریخی: کهنترین آگاهیها از بندر تیس به دورۀ ساسانی باز میگردد. تیس
در آن روزگار بندر غربی استان مکران بهشمار میآمد و توسط جادهای به پوهل
پهرگ1 (فوهل ـ فهره) ایستگاه مرزی ساسانیان بر کرانۀ رود بمپور میپیوست و بر
سر راه دریایی ابریشم بود
ابن بلخی فتح تیس را به دست تازیان، توسط لشکر بصره دانسته، ولی به تاریخ این
رویداد اشاره نکرده است در نوشتههای جغرافیایی سدۀ 4ق/10م که از این شهر با
نام تیز یاد شده، آگاهیهای روشن و جالبی دربارۀ آنجا گزارش شده است. بزرگ بن
شهریار رامهرمزی، ناخدای ایرانی، در نیمۀ نخست سدۀ 4ق نام تیز را در اثر معروف
خود عجائب الهند آورده است در حدودالعالم تیز نخستین شهر از حدود سند و بر
کران دریا بهشمار رفته است مقدسی تیز را باراندازی معروف، پر از نخلستان، دارای
چندین کاروانسرا، مسجدی زیبا و مردمی میانهحال نوشته است ابودلف هنگامی
که از بهترین آب معدنی جهان در سلماس سخن گفته، افزوده است که همانند این
آب را فقط در شهر تیز و ناحیۀ مکران دیده است اصطخری تیز را بزرگترین شهر
مکران و فرضۀ (بندرگاه) این سرزمین نامیده است
در 360ق/971م عابد بن علی از سرداران عضدالدولۀ دیلمی پس از سرکوب شورش
قفصها و بلوچها، تیز را گرفت و در آنجا دست به کشتار گشود و گروهی از مردم آنجا
را نیز به اسارت برد، تا آنکه مردم تیس ناگزیر شدند دست از نبرد کشیده، راه و رسم
مسلمانی پیش گیرنداین رویداد نشان میدهد که گروههایی از مردم این سرزمینها،
تا آن هنگام هنوز مسلمان نشده بودند.
در 422ق/1031م مسعود غزنوی سپاهی به تیز فرستاد و آنجا و سرزمینهای
مجاورش را تصرف کرد در سفر ملک قاورد، از شاهان سلجوقی کرمان به مکران،
تیس مرمت گردید در زمان ارسلان شاه مجدالدین وزیر، برای نظارت به بندر تیز
گسیل شد و در آنجا با مردم به عدالت رفتار کرد
در دوران سلطنت طغرل سلجوقی بندر تیز از چنان رونقی برخوردار گردید که تمغای
(باج و خراج) آن به 15 هزار دینار اجاره رفت افضلالدین کرمانی در سدۀ 6 ق/12م در
کتاب عقدالعلى بیشترین آگاهیها را دربارۀ بندرتیس داده است؛ بنا به نوشتۀ او، از
این بندر کالاهای بسیار، از راه بازرگانی و دستمزد کشتیها به خزانۀ پادشاه
میرسیده، و تیس بندرگاه مردم هند، سند، حبشه، زنگبار، مصر، دیار عرب، عمان و
بحرین بوده است. وی از فراوردههای کمیاب و نیز بردههای هندی، حبشی و زنگی
سخن گفته است که همۀ آنها را از تیس به جاهای دیگر میبردهاند در همین زمان
است که این بندر از دیدگاه بازرگانی بر هرمز ــ که رو بـه ویرانـی بـود ــ بـرتـری
یـافت پس از درگذشت ملک طغرل، و رو به زوال نهادن جیرفت و قمادین، کاروانهای
بازرگانی مسیر خود را از بندر تیس برمیگزیدند و به همین سبب، مردم آن بسیار
ثروتمند شده بودند
تیس بدون شک یک بندر بزرگ بهشمار میآمده، و کاروانها به
علت ناامنی و بسته بودن راه بندر هرمز، از راه آن رفتوآمد میکردند. بندر تیس
همچنین مرکزی برای خرید و فروش شکر مکران و احتمالاً مرکز تجارت گندم
سیستان بوده است (سایکس، 110). در نیمۀ نخست سدۀ
8 ق/14م، برخی تیس را مرکز مکران، و برخی آن را از شهرهای بزرگ این سرزمین
بهشمار آوردهاند
در سالهای پایانی سدۀ 10 و سالهای آغازین سدۀ 11ق با ورود پرتغالیها ]به
خلیجفارس و دریای عمان[، یکی از سرداران ناحیۀ ساحلی مکران، به نام میرجیِّند،
به ایستادگی در برابر آنها پرداخت و چندینبار نیروهای پرتغالی را از بندر تیس و
آبهای آن بیرون راند پرتغالیها در تیس یک دژ نظامی ساخته بودند که ویرانههای آن
هنوز برجا ست در زمان سلطنت نادرشاه افشار ، یکی از سرداران بزرگ وی به نام
پیرمحمدخان به بلوچستان گسیل گردید. او بندر تیس را تصرف کرد و امیر دینار
مکرانی را به حکومت آنجا گمارد در 1280ق/1863م محمد ابراهیم خان سعدالدولۀ
بلوچ در تیس برج بزرگی برپا ساخت، اما در همان سال توسط دین محمدخان جدگال
ویران شد (سدیدالسلطنه، 299).
چنین به نظر میرسد که بندر تیس در زمان شاهان قاجار مدتها به صورت ناشناخته
مانده بوده است. به نوشتۀ میرزامهدی خان سرتیپ قائنی در 1282ق وکیلالملک ]
حاکم کرمان[ بهوسیلۀ خانهای این سرزمین از وجود بندری در کنار دریا آگاه شد و
سرتیپ قائنی را روانۀ تیس کرد. وی برای تسلط دولت، قلعۀ کوچکی در آنجا ساخت
و 20 خانوار از مردم دشت را در آنجا سکنا داد. میرزا مهدی افزوده است: از آنجا که
این بندر شایستهتر از چابهار است و دارای مرتع نیز هست، وکیلالملک غیر از قلعه،
ساختمانهای خوب دیگری نیز در آنجا بنا کرد، قلعۀ تیس بسیار خوب است، بدنۀ آن از
سویی به دریا میپیوندد، آب آنجا از چاهها ست، ولی شیرینتر و گواراتر از چابهار
است. از سوی دریا دیوار بزرگی کشیدهاند و برای بارانداز و غیره دژ معتبری است،
اصل قلعۀنو در روی تپۀ بلندی ساخته شده، و شمار اندکی درخت از گونهای که در
چابهار است، در آنجا هم پیدا میشود
افضلالملک کرمانی در 1315ق/1897م، قلعۀ قدیم تیس را دژی ویران نوشته، و
افزوده است که قلعه و ساختمانهای نوی که به دستور شاه و به فرمان وکیلالملک
ساخته شدهاند، به پایان رسیدهاند. وی جمعیت این بندر را در زمان خود، 75 خانوار
نوشته استتیس در 1320ش، دهکـدهای کوچک، سکـونتگاه ماهیگیران و دارای 15-
20 خانـۀ حصیری بوده است یکـی از علل کـاهش روزافزون اهمیت بنـدر تیس، از
میان رفتـن تولیـد نیشکر و پانیـذ در مکران، و صـادر نشـدن آن بـود، زیـرا چنانکه
پیشتر یاد شد، تیس مرکز خرید و فروش و صدور این فراورده بوده است
آثار تاریخی: در درۀ تیس، بلندی مشرف بر دره و دماغۀ رأس تیز، ویرانهها، قبرستانها
و آرامگاههای سنگی بر جای مانده است که برخی از مهمترین آنها عبارتاند از:
کلات، پیروز گَتّه، بلوچ گَتّه، بان مسیتی، بند پله بند، سدهای دهانۀ رأس تیز،
قبرستان زرآباد، ویرانههای شهبازبند و تیس کوبان
نام اثر غارهای سه گانه و معبد بان مسیتی
دردامنه کوه شهباز بند حدود۲۵متر بالاتر ازاز سطع زمین دو غار طبیعی
ویک غار مصنعوی در کناروی هم قرار دارند که درون یکی از غارها که
طبیعی و کوچک است یک ارامگاه کوچک از گچ در عمق یک متری از
سطع غار وجود دارد که معبد بان مسیتی نام دارد در زبان بلوچی بان
فرد صالح وخدا پرست ومسیتی معبد وپرستشگاه خوانده میشود در
دیوار داخلی نیز خطوط وعلاماتی نقش شده که بیشتر شباهت به خطهای هندی دارد
قلعه بلوچ گت در بخش مرکزی ۵ کیلومتری شمال غربی روستای تیس (چابهار) جای دارد. این قلعه بر بالای کوهی بلندمرتبه قرار گرفتهاست. آثار دیوار دژ و یک برج دیده
بانی از آن بر جای ماندهاست. بقایای دو آرامگاه هرمیشکل برجسته که با سنگ و ساروج بنا گردیدهاند و از نوع آرامگاههای اسلامی هستند به چشم میخورد. همچنین آثاری
از حصار و باروی دژ در پیرامون محوطه اصلی و پیرامون دژ بالایی نیز برجای مانده است.
چندین چاه به منظور تأمین آب مورد نیاز در صخره کنده شدهاند. در روی دژ، آب انبارهایی از سنگ و ساروج و گچ در درون صخره ساخته شدهاست که با وسایل و ابزاری
آب مورد نیاز را از پای قلعه کشیده و به داخل آب انبارهای بالا میرساندهاند. این آبانبارها در هنگام نیاز ضروری، آب مورد نیاز درون دژ را تأمین میکردهاند. این قلعه
دارای یک موقعیت ممتازی بودهاست که آبرسانی، دید کافی به دریا و دور بودن آن از دسترس مهاجمان از ویژگیهای آن بودهاند.
کوه شهباز
بریم به سوی شهباز این هم یکی از کوها و رشته کوهای معروف که قسمت شمالی این روستا را با ویژیگی های
خاص خودش از جمله سیم کندگ یا همان راه ویا مکانی را که پرتغالی جهت رفت و آمدشان بنا نهاده اند که هنوز
این مسیر پا برجا و از آن استفاده به حمل می آید را می توان نام برد.آبشارهایی که در شهباز قرار دارند را در زمان
باراندگی از جمله زیبایه خاصی را بر فراز شهباز به نمایش در می آورند. شهباز همچنین راهای ارتباطی نزدیکی از
طریق کوه به روستاهای هپکان و وشنام را دارا می باشد. لاوری یکی از رودخانههای بزرگ تیس است. این رودخانه
در وسط این روستا جریان دارد و از ارتفاعات بلند شهباز و امتداد پیل بند سر چشمه میگیرد.در طی بارندگی های
شدید خسارات زیادی را به همراه دارد که از جمله تخریب شدن جاده و مسدود شدن رفت وآمد مردم به جهت واقع
بودن در میان روستا مشکلات زیادی را به بار آورده است.
یک غار طبیعی و دو غار مصنوعی در کنار هم قرار دارند. مجموعه این غارها را مردم محل به نام بان مسیتی میشناسند
غار اول طبیعی و به شکل نیم دایرهاست و با استفاده از روش تراشکاری درون غار و دهانهً آن توسعه پیدا کردهاست. یک
آرامگاه کوچک از گچ به صورت دوسطح افقی که بر روی یکدیگر قرار دارند و فاقد آثاری مانند سنگنبشته، خط و لوحه
در عمق یک متر از سطح غار دیده میشود که در گرد آن یک فضای کوچک وجود دارد.
از سطح غار تا آرامگاه به اندازه یک پله گودی دارد. مکعبی از سنگ و گچ بر فراز آرامگاه ساخته شده که زیر بنای یک
گنبد کوچک است بدنههای پیرامون این مکعب را با گچ برنگ سفید در آوردهاند در ورودی آرامگاه رو به دره تیس و به
موازات دهانه ورودی غار واقع شدهاست. سطح آرامگاه در اندازه ۸/۰×۱/۳×۸/۱ متر است برروی دیوارههای مکعب
آرامگاه گچکاری و با جوهر قرمز و بنفش خطوط و علاماتی نقش گردیده که به مانند خط گجراتی و هندی هستند. طول و
عرض غار ۱۸۰×۲۴۰ متر و ارتفاع آن نیز ۲۴۰ متر است. یک غار مصنوعی سوی راست غار طبیعی به فاصله هفت
قدم قرار دارد که آثار تراش به خوبی در آن آشکار است.
دهانه آن هشتاد سانتیمتر ارتفاع دارد و سقف آن کوتاه است و اکنون به دلیل خرابی یک آدم متوسط به زحمت در آن به گونهٔ
خمیده میتواند بایستد و در پایان مسدود است و احتمال دارد حفرهها یا روزنههای طبیعی یا مصنوعی در بخش انحنای خلفی
کوه این غار را با غار سوم متصل کرده باشد یا به چاههای زیرزمینی که محلی برای دفن مردگان در معابد کهن است
برساند و سکویی که از سنگ وگچ ساخته شدهاست دیده میشود که دهانه ورودی آن ۸۰ سانتیمتر و سقفی کوتاه دارد. به
فاصله ۵۰ متر در سوی چپ غار اصلی، غار سوم که طول دهانه قوسی آن حدود ۲۰ متر است قرار دارد گویا این غارها
جزو یک واحد تأسیساتی ساختمانی بوده و به منزله حجرهها و توقفگاههای معبد یا پرستشگاهی بوده و در سطح زمین تا
ورود به دهانهٔ غار، پلکانی وجود داشته که آثار آن بر جای مانده است
نظرات شما عزیزان: